Maximizing your reach with marketing strategies

صفر تا صد لیسنینگ تافل

SurenaZ Mon Jul 21 2025


مقدمه
 

بخش لیسنینگ آزمون تافل یکی از چهار بخش مهارتی این آزمون است که توانایی درک شنیداری زبان انگلیسی در محیط‌های آکادمیک را می‌سنجد. اهمیت این بخش از آن جهت است که دانشجویان در دانشگاه‌های انگلیسی‌زبان پیوسته با سخنرانی‌های علمی (Lecture) اساتید و مکالمات (Conversation) در محیط دانشگاهی سروکار خواهند داشت. بنابراین کسب نمره‌ی مناسب در لیسنینگ تافل نشان‌دهنده‌ی آمادگی شما برای درک مفاهیم ارائه‌شده در کلاس‌های دانشگاهی و تعاملات روزمره در محیط دانشگاه است. لیسنینگ تافل پس از بخش Reading قرار می‌گیرد و حدود یک سوم از کل نمره آزمون را شامل می‌شود. در ادامه، با فرمت، موضوعات پرتکرار، انواع سؤالات و نحوه‌ی پاسخ‌دهی به آن‌ها در بخش لیسنینگ به طور جامع آشنا خواهیم شد.

شاید مقالات زیر هم برای شما مفید باشند:

 

 

 برای دسترسی به جدیدترین نمونه سوالات آزمون اصلی تافل (نئو و تی پی او) وارد سایت تست هلپر شوید.

 

فرمت بخش لیسنینگ در آزمون تافل  

بخش لیسنینگ تافل iBT شامل مجموعه‌ای از مکالمات و سخنرانی‌های دانشگاهی است. در فرمت جدید آزمون تافل (از سال ۲۰۲۳ به بعد)، شما به موارد زیر گوش خواهید داد:

  • ۳ سخنرانی دانشگاهی (Lecture): هر سخنرانی حدود ۳ تا ۵ دقیقه طول دارد و ممکن است شامل گفت‌وگوی کوتاهی بین استاد و دانشجویان نیز باشد. پس از هر سخنرانی ۶ سؤال چندگزینه‌ای مطرح می‌شود. سخنرانی‌ها موضوعاتی دانشگاهی از طیف گسترده را پوشش می‌دهند (از علوم تا تاریخ و هنر) و شبیه به محتوایی هستند که در کلاس‌های سال اول دانشگاه می‌شنوید.

  • ۲ مکالمه در محیط دانشگاهی (Conversation): هر مکالمه حدود ۲ تا ۳ دقیقه طول می‌کشد و بین یک دانشجو و یک عضو دانشگاه (مثلاً استاد یا کارمند اداری) انجام می‌شود. پس از هر مکالمه ۵ سؤال چندگزینه‌ای مطرح می‌شود. موضوع مکالمات معمولاً مسائل روزمره دانشجویی یا امور آموزشی است (مانند پرسش درباره تکالیف، مشکلات خوابگاه یا استفاده از کتابخانه).

زمان پاسخ‌دهیمجموعاً حدود ۳۶دقیقه برای پاسخ به سؤالات بخش لیسنینگ زمان در نظر گرفته شده است. پس از پایان هر مکالمه یا سخنرانی، فرصت محدودی برای پاسخ به مجموعه سؤالات مربوط به همان بخش خواهید داشت. توجه کنید که بر خلاف بخش ریدینگ، پس از پاسخ دادن به هر سؤال لیسنینگ، امکان بازگشت و تغییر جواب یا مشاهده دوباره سؤالات قبلی وجود نداردبه عبارت دیگر، سؤالات هر بخش لیسنینگ را باید به ترتیب و در زمان همان بخش پاسخ دهید و سپس به بخش بعدی بروید.

 

یادداشت‌برداریدر هنگام گوش کردن به فایل‌های صوتی، شما مجاز به یادداشت‌برداری هستید و حتماً توصیه می‌شود نکات مهم را یادداشت کنید. پس از اتمام فایل صوتی، می‌توانید از یادداشت‌های خود برای پاسخ به پرسش‌ها استفاده کنید (البته برگه‌های یادداشت شما تصحیح نمی‌شوند). فایل صوتی فقط یک‌بار پخش می‌شود و امکان تکرار آن وجود ندارد، بنابراین مهارت یادداشت‌برداری و تمرکز حین گوش دادن بسیار کلیدی است.

 

ویژگی‌های صوتیگفتارهای بخش لیسنینگ با لهجه‌های مختلف انگلیسی ارائه می‌شوند تا فضای واقعی دانشگاهی را شبیه‌سازی کنند. بیشتر سخنرانی‌ها و مکالمات با لهجه استاندارد آمریکای شمالی هستند، اما ممکن است برخی فایل‌ها با لهجه‌های بریتانیایی، استرالیایی یا نیوزیلندی باشند. برای مثال، ممکن است یک سخنرانی علمی با لهجه بریتانیایی در مورد اثر گلخانه‌ای بشنوید. سرعت صحبت معمولاً طبیعی است (نه آهسته‌تر از گفتار واقعی)، اما تلفظ‌ها واضح و استاندارد هستند. همچنین در هنگام پخش صوت، تصویری ثابت مرتبط با موقعیت مکالمه یا موضوع سخنرانی (مثلاً تصویر یک کلاس درس یا دفتر استاد) بر روی صفحه نمایش داده می‌شود که به درک فضای گفتگو کمک می‌کند.


در جدول زیر خلاصه‌ای از فرمت بخش لیسنینگ تافل ارائه شده است:

نوع فایل صوتی

تعداد در آزمون

مدت تقریبی هر کدام

تعداد سوالات هر بخش

سخنرانی (Lecture)

مورد

5–3 دقیقه

سوال

مکالمه (Conversation)

مورد

دقیقه

سوال

جمع کل

فایل صوتی

36 دقیقه (کل بخش)

28 سوال 

 

 

image.png

 پس از پاسخ‌دهی به همه سؤالات لیسنینگ، بخش بعدی (اسپیکینگ) آغاز خواهد شد.

image.png

 

موضوعات پرتکرار در بخش لیسنینگ تافل

 

محتوای آکادمیکی که در سخنرانی‌های بخش لیسنینگ مطرح می‌شود، دامنه‌ی وسیعی از رشته‌ها و موضوعات دانشگاهی را در بر می‌گیردبررسی آزمون‌های رسمی منتشرشده توسط ETS (از جمله کتاب های The Official Guide to TOEFL iBT و Official TOEFL iBT Tests Vol.1 & 2 نشان می‌دهد که موضوع برخی لکچرها بیش از بقیه تکرار می‌شوند. در زیر، نتیجه یک تحلیل جامع بر روی ده‌ها لکچر رسمی تافل را مشاهده می‌کنید که پرتکرارترین حوزه‌های موضوعی را فهرست کرده است:

موضوع لکچر

تعداد تکرار لکچر در منابع رسمی

تاریخ (تاریخچه وقایع و تمدن‌ها)

۸ مرتبه

زیست‌شناسی و بوم‌شناسی (علوم طبیعی)

۶ مرتبه

نجوم (ستاره‌شناسی)

۵ مرتبه

روان‌شناسی (علوم رفتاری)

۴ مرتبه

زمین‌شناسی و جغرافیا

۳ مرتبه

هنر و ادبیات (هنرهای زیبا، موسیقی)

۳ مرتبه

انسان‌شناسی (مطالعه فرهنگ‌ها)

۲ مرتبه

جامعه‌شناسی (مطالعات اجتماعی)

۲ مرتبه

 


جدول فوق بر اساس تحلیل منابع رسمی تافل تنظیم شده است. همان‌طور که مشاهده می‌شود، تاریخ و موضوعات مرتبط با آن (مثلاً تاریخ تمدن‌ها، تاریخ علمی یا تاریخ هنر) از پرتکرارترین حوزه‌ها در بخش لیسنینگ هستند. پس از آن، موضوعات علوم طبیعی مانند زیست‌شناسی (مثلاً تکامل گونه‌ها، رفتار جانوران) و مباحث مربوط به محیط‌زیست جایگاه مهمی دارندعلوم فیزیکی از جمله نجوم و زمین‌شناسی نیز به‌کرات ظاهر می‌شوند. موضوعات علوم اجتماعی نظیر روان‌شناسی، مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی نیز هرچند کمی کمتر، اما در لیسنینگ حضور دارند. همچنین موضوعات مربوط به هنر و علوم انسانی (تاریخ هنر، موسیقی، ادبیات) در برخی لکچرها دیده می‌شود.

 

چند نکته در مورد موضوعات لیسنینگ شایان ذکر است:

  • تاریخ به عنوان موضوع مستقل یا زمینه‌ی سایر موضوعات بسیار رایج است. برای مثال، ممکن است یک لکچر زمین‌شناسی در مورد تاریخچه زمین یا یک لکچر اخترشناسی درباره تاریخ کشفیات نجومی باشد. آشنایی با مفاهیم تاریخی کلی (به ویژه تاریخ علوم و تمدن‌ها) می‌تواند مفید باشد.

  • لکچرهای علوم طبیعی معمولاً به بیان فرآیندها یا توضیح پدیده‌های علمی می‌پردازند (مثل توضیح چرخه‌ی فسفر یا فرآیند فتوسنتز). در این لکچرها، تسلط بر واژگان علمی عمومی و توجه به ترتیب مراحل و علّت و معلول اهمیت دارد.

  • لکچرهای علوم اجتماعی و رفتاری (تاریخ، روان‌شناسی، مردم‌شناسی و ...) اغلب بر توضیح مفاهیم، نظریه‌ها یا رویدادهای مهم تمرکز می‌کنند. این لکچرها ممکن است مثال‌های روزمره یا مقایسه‌هایی برای روشن کردن یک نظریه ارائه دهند.

  • لکچرهای هنر و علوم انسانی معمولاً تحلیلی هستند؛ مثلاً یک لکچر ادبیات درباره یک رمان کلاسیک یا یک لکچر هنر درباره سبک نقاشی رنسانس. در این لکچرها، توجه به لحن استاد (مثلاً تحسین‌آمیز یا انتقادی) می‌تواند در پاسخ‌گویی به سؤالات نگرشی مفید باشد.

  • مهم‌ترین نکته اینکه هیچ‌یک از این موضوعات نیاز به دانش تخصصی قبلی ندارند.  تمامی لکچرها در سطح مفاهیم مقدماتی و عمومی ارائه می‌شوند تا برای داوطلبانی با رشته‌های مختلف قابل فهم باشند. اگر اصطلاح فنی یا تخصصی خاصی در لکچر به کار رود، معمولاً استاد بلافاصله آن را تعریف می‌کند یا در آزمون ممکن است به صورت زیرنویس معنی آن واژه ارائه شود. بنابراین نگران ناآشنایی با برخی موضوعات نباشید؛ تمرکز خود را بر تقویت مهارت شنیداری و دایره لغات آکادمیک عمومی قرار دهید.

image.png

 

 

شاید مقالات زیر هم برای شما مفید باشند:

 

 

 برای دسترسی به جدیدترین نمونه سوالات آزمون اصلی تافل (نئو و تی پی او) وارد سایت تست هلپر شوید.

 

 


 

انواع سوالات در بخش لیسنینگ 

پس از گوش دادن به هر مکالمه یا سخنرانی، به چند پرسش پیرامون آن پاسخ خواهید داد. سؤالات لیسنینگ تافل با هدف سنجش جنبه‌های مختلف درک شنیداری شما طراحی شده‌اند. بر اساس دسته‌بندی رسمی ETS، هشت نوع سؤال در لیسنینگ تافل وجود دارد که هر یک مهارت مشخصی را می‌سنجند. در ادامه، این انواع سؤالات را معرفی کرده و برای هر کدام توضیح، راهبرد پاسخ‌دهی، اشتباهات متداول و یک مثال فرضی با پاسخ تشریحی ارائه می‌کنیم.

 

سوالات مفهوم کلی مطلب(Gist-Content)

این سؤالات از شما می‌خواهند موضوع یا ایده‌ی اصلی یک مکالمه یا سخنرانی را شناسایی کنید. در واقع، پس از شنیدن کل مطلب، باید بتوانید خلاصه کنید که صحبت «عمدتاً درباره چه چیزی» بود. عبارت‌های رایجی که در صورت سؤال‌های Gist-Contentمی‌آیند عبارتند از:

  • What is the lecture mainly about?

 

  • برای پاسخ به این پرسش‌ها، به ابتدای مکالمه/لکچر و گفتار کلی گوینده توجه کنید. معمولاً در ابتدای سخنرانی یا مکالمه، هدف یا موضوع اصلی مطرح می‌شود. 

  • همچنین تأکیدات یا تکرارهایی که در طول گفتار انجام می‌شود سرنخ‌هایی برای درک ایده کلی هستند. 

  • به لحن گوینده نیز توجه داشته باشید؛ اگر با هیجان یا تأکید درباره چیزی صحبت می‌کند، احتمالاً همان ایده‌ی کلیدی است.

 یک نکته‌ی مهم اینکه در بخش لیسنینگ همواره اولین سؤال پس از هر فایل صوتی یک سؤال مفهوم کلی است. (چه به صورت Gist-Content  چه Gist-Purpose)، بنابراین با آمادگی ذهنی از پیش می‌دانید که ابتدا از شما درباره‌ی ایده یا هدف کلی آن فایل سؤال خواهد شد.

 

اشتباه متداول: داوطلبان گاهی به جای ایده‌ی اصلی، بر جزئیات ابتدایی تمرکز می‌کنند. گزینه‌های نادرست معمولاً جزئیات فرعی یا مثال‌های مطرح‌شده در متن را به عنوان «موضوع اصلی» جلوه می‌دهند. به خاطر داشته باشید که موضوع اصلی چیزی است که سایر مطالب حول محور آن بیان شده‌اند.

 

سوالات هدف کلی( Gist-Purpose)

دسته‌ی دیگری از سؤالات کلی، مربوط به هدف یا دلیل گفت‌وگو/سخنرانی است. در اینجا به جای «چه چیزی گفته شد؟»، می‌پرسد «چرا گفته شد؟». به عبارت دیگر، باید تشخیص دهید نیت گوینده از انجام آن مکالمه یا ارائه آن سخنرانی چیست. این نوع سؤال بیشتر در مورد مکالمات کاربرد دارد (چرا دانشجو نزد استاد آمده؟ چرا کارمند کتابخانه راهنمایی می‌خواهد؟)، اما می‌تواند در مورد سخنرانی‌ها نیز مطرح شود (هدف استاد از ارائه این مطالب چیست؟). عبارت‌های رایج در صورت سؤال عبارتند از: «چرا دانشجو با استاد صحبت می‌کند؟» یا «هدف استاد از این سخنرانی چیست؟». سوال معمولا به شکل زیر پرسیده می شود:

  •  What is the main purpose of the lecture/conversation?

 

  • برای پاسخ‌دهی، ابتدا موقعیت و نقش‌های گویندگان را در نظر بگیرید. 

  • در مکالمه‌ها معمولاً یکی از طرفین (اغلب دانشجو) هدف مشخصی دارد  مثلاً پرسیدن سوالی، دریافت راهنمایی یا حل مشکلی. آن هدف را شناسایی کنید.

  • در سخنرانی‌ها نیز ممکن است استاد دلیل خاصی برای طرح موضوع داشته باشد (مثلاً می‌خواهد چیزی را تصحیح کند یا مقدمه‌ای برای درس جلسه بعد ارائه دهد).

 

اشتباه متداول: برخی داوطلبان هدف را با موضوع اشتباه می‌گیرند. به عنوان مثال، مکالمه‌ای ممکن است درباره یک تکلیف درسی باشد (موضوع)، اما هدف دانشجو از صحبت شاید تمدید مهلت تکلیف باشد. بنابراین صرف دانستن موضوع کفایت نمی‌کند و باید دلیل آغاز گفتگو را بیابید. گزینه‌های نادرست معمولاً به موضوع گفتگو اشاره دارند نه علت آن.

 

سوالات جزئیات(Detail)

سؤالات جزئیات صریح‌ترین و متداول‌ترین نوع سؤال در لیسنینگ هستند. این پرسش‌ها از شما می‌خواهند یک اطلاعات مشخص و صریح ذکرشده در مکالمه یا سخنرانی را به یاد آورید. در صورت سؤال معمولاً عباراتی مانند «طبق گفته ی گوینده...» یا «چه چیزی ذکر شد درباره ...؟» دیده می‌شود که به شما نشان می‌دهد باید یک نکته‌ی واقعاً بیان‌شده را پیدا کنید. نکته مهم این است که پرسش‌های جزئی هیچ‌گاه درباره ارقام یا جزئیات بسیار فرعی و بی‌اهمیت پرسیده نمی‌شوند، بلکه تمرکزشان بر نکات مفهومی مهم است. به عنوان مثال، نیازی نیست که یک تاریخ دقیق (۱۹۷۷ یا ۱۹۷۸) را به خاطر بیاورید، بلکه می‌خواهند ببینند آیا نکته‌ای اساسی را متوجه شده‌اید یا خیر. پاسخ صحیح این سؤالات همیشه به طور صریح و مستقیم در گفتار آمده است. سوال معمولا به شکل زیر پرسیده می شود:

  • According to the student/professor….

  • What is one …..

 

  • برای پاسخ‌دهی، به یادداشت‌های خود مراجعه کنیداحتمالاً آن جزئیات مهم را یادداشت کرده‌اید. 

  • اگر یادداشت ندارید، به حافظه خود رجوع کنید و صحنه یا بخشی از گفتار را که آن مطلب بیان شد مجسم کنید.

  • سپس گزینه‌ای را انتخاب کنید که دقیقاً همان را بازگو می‌کند.

  • مراقب گزینه‌هایی باشید که بخشی از حقیقت را بیان می‌کنند ولی نه آن چیزی که پرسیده شده؛ اینها اغلب دام طراح سؤال هستند.

 

اشتباه متداول: دو خطا رایج است: یکی اینکه داوطلبان بدون اطمینان کافی از شنیده‌ها گزینه‌ای را حدس می‌زنند. دیگری اینکه گزینه‌ای را انتخاب می‌کنند که کلماتش در صوت ذکر شده بود اما ارتباطی به سؤال ندارد. همیشه از خود بپرسید آیا گزینه انتخابی مستقیماً پاسخ پرسش را در بر دارد یا صرفاً چیزی‌ست که در صوت شنیدید. گزینه درست الزاماً باید عبارت یا مفهومی باشد که گوینده بیان کرده و مرتبط با سوال است.

 

image.png

سوالات کاربرد جمله( Function)

سوالات Function  بر درک منظور واقعی یک عبارت یا جمله در بافت گفتار تمرکز دارند. گاهی اوقات چیزی که یک گوینده می‌گوید با چیزی که واقعاً منظورش است تفاوت دارداین سؤالات دقیقاً همین فاصله را می‌سنجند. برای نمونه، اگر در یک اتاق سرد کسی بگوید (اینجا واقعاً سرد شده)، منظور ضمنی او ممکن است این باشد که "لطفاً کسی پنجره را ببندد." در متن لیسنینگ، سؤالات فانکشن با عبارت‌هایی مانند «مقصود گوینده از گفتنِ ... چیست؟» یا «چرا فلان شخص این جمله را می‌گوید؟» قابل شناسایی هستندمعمولاً همراه این سؤالات، بخشی از صوت مربوط به همان جمله برایتان پخش می‌شود (می توانید آن جمله را مجدداً با صدای گوینده پخش کنید) تا روی آن تمرکز کنید. سوال معمولا به شکل زیر پرسیده می شود:

  • What does the professor mean when he says….

  • Why does the student say this?

 

  • برای پاسخ‌دهی، حتماً بافت قبل و بعد از آن جمله را در نظر بگیرید

  • ببینید آن جمله در پاسخ به چه چیزی گفته شده و واکنش اطرافیان چیست. این‌ها نشان می‌دهد که منظور واقعی چه بوده است. 

  • همچنین نوع تعامل را تشخیص دهید: آیا گوینده دارد توصیه می‌کند، انتقاد می‌کند، سؤال می‌پرسد یا تأیید می‌کند؟ دانستن اینکه جمله در خدمت چه نیتی ادا شده، کلید پاسخ است. 

  • به لحن صدا هم توجه کنید؛ گاهی از آهنگ صدا می‌توان پی به کنایه‌آمیز بودن یا جدی بودن جمله برد.

 

اشتباه متداول :داوطلبان ممکن است به معنی تحت‌اللفظی جمله توجه کنند نه معنی ضمنی آن. در نتیجه گزینه‌ای را انتخاب کنند که دقیقا همان جمله را تکرار کرده اما هدف پشت آن را نمی‌رساند. باید از خود بپرسید: «گوینده با گفتن این جمله در واقع دارد چه کاری انجام می‌دهد؟» آیا توصیه می‌کند؟ اعتراض می‌کند؟ شوخی می‌کند؟ گزینه صحیح آنی است که آن نیت را بازتاب دهد.

 

سوالات نگرش و لحن گوینده (Attitude)

این دسته از سوالات میزان درک شما از نگرش، احساس یا درجه‌ی قطعیت گوینده نسبت به موضوع را می‌سنجدممکن است پرسیده شود «نگرش استاد نسبت به نظریهچیست؟» یا «دانشجو درباره‌ی مشکلش چه فکری می‌کند؟». گاهی به صورت غیرمستقیم‌تر می‌پرسد «از صحبت‌های گوینده چه می‌توان فهمید؟» که همچنان ناظر بر طرز فکر یا احساس اوستبرای پاسخ دادن، باید لحن صدا، کلمات ارزشی و جملات حاکی از نظر یا احساس را تشخیص دهید. عباراتی نظیر «به نظر من...»، «فکر می‌کنم...»، «متأسفانه...»، «عالیه!» و امثال آن سرنخ‌هایی از نگرش گوینده هستندهمچنین به درجه اطمینان گوینده دقت کنید: مثلاً اگر استاد بگوید «به نظر می‌رسد که...» احتمالا کاملاً مطمئن نیست، در حالی که اگر بگوید «قطعاً...» نگرش قاطعی دارد. سوال معمولا به شکل زیر پرسیده می شود:

  • What is the professor’s attitude ….?
  • What does the student think about …?

  • توجه به لحن صدا بسیار مهم استلحن می‌تواند نشان دهد گوینده مشتاق است یا بی‌حوصله، هیجان‌زده است یا خنثی، موافق است یا مردد. 

  • حتی اگر تمام کلمات را متوجه نشوید، از طریق لحن می‌توانید بفهمید مثلاً استاد در حال تحسین یک اثر هنری است یا انتقاد از آن. سؤالات Attitude اغلب به همین نکات ظریف می‌پردازند.

 

اشتباه متداول :برخی داوطلبان صرفاً به خود کلمات توجه می‌کنند و لحن یا سیگنال‌های ضمنی را نادیده می‌گیرند. در نتیجه ممکن است نگرش گوینده را اشتباه تعبیر کنند. برای نمونه اگر استادی با لحن کنایه‌آمیز بگوید «این هم یافته ی شگفت‌انگیز دیگر پروفسور اسمیت است!»، داوطلبی که لحن را تشخیص نداده فکر می‌کند استاد واقعاً یافته را شگفت‌انگیز می‌داند، در صورتی که او احتمالاً دارد طعنه می‌زند. پس حتماً به طرز بیان و کلماتی که بار عاطفی دارند دقت کنید.

 

سوالات سازمان‌دهی مطلب( Organization)

این سؤالات میزان درک شما از ساختار و شیوه‌ی سازمان‌دهی اطلاعات در سخنرانی را می‌سنجندمعمولاً در قالب «چرا استاد فلان مثال را ذکر می‌کند؟» یا «چرا استاد درباره موضوعصحبت می‌کند؟» مطرح می‌شوندبه بیان دیگر، از شما پرسیده می‌شود که هر بخش از سخنرانی چه نقشی در کل ساختار داردرایج‌ترین حالت، پرسش درباره علت ذکر یک مثال یا مورد خاص در سخنرانی استبرای نمونه: «چرا استاد از یک لکه رنگ روی در در داستان مثال می‌زند؟»  پاسخ ممکن است این باشد: «برای نشان دادن الگویی که در داستان‌های کارآگاهی تکرار می‌شود». سوال معمولا به شکل زیر پرسیده می شود:

  • Why does the professor mention…?

  • Why does the professor discuss…?

  • برای پاسخ‌دهی، حین گوش کردن حتماً به کلمات سیگنال‌دهنده توجه کنید که نشان می‌دهند استاد در حال انتقال از یک بخش به بخش دیگر استکلماتی مانند «اول...»، «بعد...»، «برای مثال...»، «در نتیجه...» و «خلاصه...» راهنمای ساختار سخنرانی‌اند.

  • اگر متوجه شدید استادی یک مثال خاص را معرفی کرد (مثلاً گفت «...را در نظر بگیرید» یا «مثلاً...»)، در یادداشت خود علامت بزنید. احتمال طرح سوال Organization درباره همان مثال زیاد است. 

  • شما باید تشخیص دهید آن مثال برای چه منظوری آورده شد: آیا یک مصداق برای توضیح بهتر مفهوم بود؟ آیا یک استثنا را نشان می‌داد؟ آیا مقایسه‌ای انجام شد؟

  • چنین سؤالاتی را می‌توان اینگونه در ذهن ساده‌سازی کرد: "استاد با ذکر این مورد می‌خواهد چه چیزی را توضیح دهد یا برجسته کند؟"

 

اشتباه متداول: برخی دانشجویان صرفاً محتوای مثال را به خاطر می‌سپارند و از هدف آن غافل می‌شوند. مثلاً به خاطر می‌آورند استاد درباره یک «لکه رنگ» صحبت کرد، اما توجه نکردند که چرا این را گفت. گزینه‌های نادرست معمولاً بر محتوای همان مثال تمرکز می‌کنند نه هدفش. شما باید یک قدم فراتر بروید و نقش آن محتوا را در پیشبرد بحث درک کنید.

 

راهبرد: همواره از خود بپرسید «این بخش از صحبت چگونه به بحث کلی مرتبط است؟» اگر در یادداشت‌هایتان کنار هر پاراگراف یا بخش هدف آن را بنویسید (مثلاً «مثال برای نظریه»، «نتیجه‌گیری»، «تعریف مفهوم»)، آنگاه پاسخ به سوالات سازمان‌دهی آسان‌تر خواهد شد. سیگنال‌هایی مانند «for example», «thus», «however», «in conclusion» را در شنیدن تمرین کنید.

 

سوالات اتصال مفاهیم( Connecting Content)

این سؤالات به مهارت شما در ارتباط دادن چند ایده یا قطعه اطلاعات با یکدیگر می‌پردازنددر واقع باید نشان دهید که روابط میان نکات مختلف مطرح‌شده در گفتار را درک کرده‌ایدشکل رایج این سؤالات به صورت تکمیل یک جدول یا دسته‌بندی اطلاعات استبه عنوان مثال، ممکن است سه مورد ذکرشده در لکچر را در دو دسته‌ی «دلایل» و «نتایج» طبقه‌بندی کنید. یا مثلاً فرآیند چندمرحله‌ای توضیح‌داده‌شده را به ترتیب درست مرتب کنید. گاهی نیز به صورت چندگزینه‌ای با انتخاب دو گزینه صحیح ظاهر می‌شود (سؤالات چندجوابی با بیش از یک پاسخ صحیح)در این حالت در صورت سؤال عبارتی شبیه «۲ گزینه از ۴ گزینه را انتخاب کنید» وجود دارد. عباراتی مانند «نتیجه‌ی محتمل چیست...؟» یا «کدام موارد بهمنجر می‌شوند؟» نشانهٔ این نوع سؤال‌انددر مجموع، Connecting Content می‌تواند شامل: تشخیص روند یک فرآیند، رابطه علت و معلولی، طبقه‌بندی اشیا/مفاهیم در دسته‌ها، یا پیش‌بینی نتیجه بر اساس اطلاعات داده‌شده باشد. سوال معمولا به شکل زیر پرسیده می شود:

  • Fill in the table or chart below….

  • What is the likely outcome of ….

 

  • برای پاسخ دادن، باید قطعات مرتبط را از بخش‌های مختلف گفتار کنار هم بگذارید.

  • پیشنهاد می‌شود در یادداشت‌برداری، اگر استاد چند مورد را پشت سر هم فهرست کرد، حتماً آن‌ها را به ترتیبی منظم یادداشت کنید (مثلاً موارد ۱، ۲، ۳). 

  • همچنین روابط را یادداشت کنید: اگر استادی گفت «Factor A leads to consequence B and C»، شما می‌توانید یادداشت کنید «A  B, C». این کمک می‌کند بعدها مثلاً جدولی با دو ستون «عامل‌ها» و «نتیجه‌ها» را پر کنید. 

  • در مواجهه با سؤال، ابتدا از خود بپرسید «دنبال چه نوع رابطه‌ای هستند؟»  علت-معلول؟ مرحله اول/دوم؟ دسته‌بندی «مثال» در برابر «تعریف»؟ سپس بر اساس یادداشت‌ها گزینه‌ها یا خانه‌های جدول را تکمیل نمایید.

 

اشتباه متداول: برخی داوطلبان تک‌تک جزئیات را خوب متوجه می‌شوند ولی قادر به جمع‌بندی یا ربط دادن آنها نیستند. در این گونه سوالات، نگاه جزئی کفایت نمی‌کند و باید کل‌نگر باشید. اگر حین شنیدن فقط جزئیات پراکنده یادداشت کنید، ممکن است رابطه‌ها را از دست بدهید. بنابرین در یادداشت‌های خود ساختار و روابط را نیز منعکس کنید. به عنوان مثال اگر سه نظریه مختلف مطرح شد، مشخص کنید کدام مثال مربوط به کدام نظریه بود.

  

نکته: برای تمرین این مهارت، می‌توانید هنگام گوش دادن به هر پادکست یا سخنرانی، مکث کرده و آنچه تاکنون گفته شده را خلاصه کنید و پیش‌بینی کنید گوینده به چه نکته‌ای خواهد پرداختاین تمرین «توقف، خلاصه‌سازی و پیش‌بینی» به تقویت توانایی ارتباط‌دهی مفاهیم کمک می‌کند.

 


سوالات استنباطی ( Inference)

سوالات استنباطی توانایی شما را در برداشت مفهوم از گفته‌هایی که به طور مستقیم بیان نشده‌اند محک می‌زنندبرخلاف سؤالات جزئیات که پاسخ دقیقاً در متن گفته شده، در اینجا باید از لابلای صحبت‌ها نتیجه‌گیری منطقی کنیددر صورت سؤال عبارت‌هایی مانند «چه می‌توان استنباط کرد...؟» یا «گوینده چه چیزی را به طور ضمنی بیان می‌کند وقتی می‌گوید...؟» دیده می‌شوددر واقع، باید به تلویحات گفتار پی ببرید. این سؤالات شبیه به سؤالات Inference در بخش ریدینگ هستند با این تفاوت که باید به لحن و تاکیدهای صوتی نیز توجه کنید. سوال معمولا به شکل زیر پرسیده می شود:

  • What can be inferred….?

  • What does the professor imply….

 

  • برای پاسخ‌دهی، ابتدا مشخص کنید دقیقا کدام بخش گفتار مد نظر سؤال استگاهی یک جمله نقل می‌شود و می‌پرسند از آن چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت

  • به شرایط قبل و بعد از آن جمله فکر کنید. همچنین ببینید آیا گوینده چیزی را غیرمستقیم بیان کرده است. مثلاً اگر استادی بگوید «بیایید قبل از معرفی شخصیت اصلی داستان، اول کمی در مورد پلیس‌های معمولی اون دوره صحبت کنیم...» این تلویح را دارد که شخصیت اصلی (کارآگاه) خیلی شبیه پلیس‌های معمولی نیست و تفاوت‌هایی دارد.

  • یک راهبرد مفید این است که به صفات یا قیود محدودکننده دقت کنید؛ وقتی گوینده می‌گوید «It seems...», «apparently», «not quite»، «بیشترِ...»، «تا حدی...» و امثال آن، معمولاً نکته‌ای ضمنی در جریان است (مثلاً تردید یا مقایسه).

 

اشتباه متداول: برخی گزینه‌ها مستقیماً در صوت بیان شده‌اند اما ممکن است پاسخ سؤال استنباطی نباشند. اگر گزینه‌ای دقیقاً جمله‌ای از گفتار را بازگو می‌کند، احتمالاً این همان چیزی است که مستقیماً بیان شده و پاسخ استنباطی نیست (چنین گزینه‌هایی بیشتر دام سؤال هستند). شما باید یک گام جلوتر بروید و ببینید آن گفته به چه چیزی اشاره یا دلالت می‌کنداز خود بپرسید: «اگر این را گفت، چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟»

 

به طور کلی، برای سؤالات Inference باید مهارت استنباط منطقی خود را تقویت کنید. تمرین پیشنهادی این است که به دو فرد با دیدگاه متفاوت درباره یک موضوع گوش کنید و ببینید بدون آن که مستقیماً نظرشان را بگویند، از کلماتشان چه برداشت مثبتی یا منفی‌ای می‌توان داشتبه کلمات و نحوه بیانشان دقت کنید تا عبارات ضمنی را شکار کنید.

 

در جدول زیر خلاصه‌ای از انواع سؤالات لیسنینگ تافل، هدف هر کدام و عباراتی که در صورت سؤال رایج است ارائه شده است:

نوع سوال (نام رسمی)

سنجش توانایی درک...

عبارات رایج در صورت سؤال

مفهوم کلی مطلب (Gist-Content)

ایده یا موضوع اصلی مکالمه/لکچر

«موضوع اصلی صحبت چیست؟»
«عمدتاً درباره چه چیزی‌ست؟»

هدف کلی گفتگو (Gist-Purpose)

قصد یا دلیل گوینده از گفت‌وگو/درس

«چرا دانشجو نزد استاد آمده؟»
«هدف استاد از سخنرانی چیست؟»

جزئیات (Detail)

حقایق و اطلاعات صریح مطرح‌شده

«طبق گفته گوینده...»
«چه چیزی در موردذکر شد؟»

کاربرد جمله (Function)

مقصود ضمنی از یک عبارت در بافت

«منظور گوینده از گفتنِ "..." چیست؟»
«چرا ... را گفت؟»

نگرش و لحن (Attitude)

دیدگاه، احساس یا قطعیت گوینده

«نگرش/نظر گوینده دربارهچیست؟»
«از صحبت‌ها چه می‌توان فهمید؟»

سازمان‌دهی مطلب (Organization)

ساختار و ترتیب ارائه مطالب

«چرا استاد بهاشاره می‌کند؟»
«استاد اطلاعات را چگونه سازمان‌دهی کرد؟»

ارتباط مفاهیم (Connecting)

روابط بین ایده‌ها و اطلاعات

«کدام موارد باعثمی‌شوند؟»
«دو گزینه صحیح را انتخاب کنید

استنباطی (Inference)

مفاهیم ضمنی و نتیجه‌گیری

«چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟»
«گوینده ضمنأ چه می‌گوید؟»

 

با شناخت این انواع سوال و تمرین کافی، می‌توانید هنگام آزمون سریع‌تر نوع سؤال را تشخیص داده و از راهبرد مناسب برای یافتن پاسخ بهره بگیرید. به خاطر داشته باشید که سؤالات جزئیات معمول‌ترین هستند، اما پرسش‌های استنباطی، نگرشی و فانکشن هم نقش تعیین‌کننده‌ای در سنجش درک عمیق شما از مطلب دارند.

 

شاید مقالات زیر هم برای شما مفید باشند:

 

 

 برای دسترسی به جدیدترین نمونه سوالات آزمون اصلی تافل (نئو و تی پی او) وارد سایت تست هلپر شوید.

 

 

تبدیل نمرات خام به نمرات واقعی برای لیسنینگ و ریدینگ آزمون تافل 

image.png

نمرات خام و واقعی آزمون تافل

در بخش ریدینگ تافل به 20 سوال پاسخ می‌دهید که مجموعاً 22 امتیاز دارند. این نمره خام ریدینگ شماست.

در بخش لیسنینگ تافل به 28 سوال پاسخ می‌دهید که مجموعاً 28 امتیاز دارند. این نمره خام لیسنینگ شماست.

برای تبدیل این نمرات به نمره‌ی نهایی، هر کدام به نمره‌ای از 30 تبدیل می‌شوند. این­ها نمرات واقعی نامیده می‌شوند.

توجه داشته باشید که نمرات غیررسمی ریدینگ و لیسنینگ نمایش داده شده روی صفحه در پایان آزمون تافل نیز نمرات واقعی هستند.

 

روش واقعی تبدیل نمرات خام به واقعی محرمانه است.

روش واقعی تبدیل نمرات خام به واقعی محرمانه است. همانطور که گفته شد، تبدیل برای هر آزمون متفاوت است. این بدان معناست که گاهی لازم است به همه سوالات به درستی پاسخ دهید تا نمره کامل بگیرید، اما گاهی ممکن است چند اشتباه داشته باشید و باز هم نمره کامل بگیرید. تبدیل نمرات بر اساس دشواری یک آزمون خاص انجام می‌شود. ETS این طور توضیح داده است:

"با وجود تلاش فراوان طراحان آزمون، هیچ دو آزمونی نمی‌توانند کاملاً یکسان باشند. هر آزمون از سوالات متفاوتی تشکیل شده است، که بدان معناست هر آزمون اندکی با سایر آزمون‌ها از نظر دشواری متفاوت است. بنابراین، نمرات خام به هر آزمون خاص محدود هستند و به طور مستقیم قابل مقایسه نیستند." 

دشواری یک آزمون خاص از طریق فرایندی به نام تعدیلتعیین می‌شود. در عمل، این بدان معناست که هر آزمون حاوی سوالاتی است که در گذشته "از قبل تست" شده‌اند. 


فرمول تبدیل نمره ریدینگ خام به واقعی توسط تست هلپر

اگر می‌خواهید یک آزمون تمرینی را بدون نمودار تبدیل نمره‌ی ETS، نمره‌دهی کنید، می‌توانید با استفاده از ریاضیات پایه نمودار "بهترین حدس" خود را تهیه کنید. فرمول ساده عبارت است از: 

image.png

کسرها را به نزدیک ترین عدد صحیح گرد کنید.

 

فرمول تبدیل نمره لیسنینگ خام به واقعی توسط تست هلپر

همچنین می‌توانید با استفاده از فرمول زیر نمره‌ی واقعی بخش لیسنینگ تافل تهیه کنید:

image.png

image.png

 

نتیجه‌گیری 

بخش لیسنینگ تافل، در ابتدا ممکن است برای زبان‌آموزان چالش‌برانگیز به نظر برسد، اما با تمرین اصولی و منظم می‌تواند به یکی از بخش‌های قابل اتکای شما برای کسب نمره‌ی بالا تبدیل شود. در این مقاله از فرمت و موضوعات پرتکرار لیسنینگ گرفته تا معرفی انواع سوالات و استراتژی‌های پاسخ‌دهی به آن‌ها را به طور جامع بررسی کردیم. همچنین یک نمونه تمرین لیسنینگ به همراه پاسخ تشریحی ارائه شد تا درک بهتری از نحوه طراحی سوالات پیدا کنید.

 

برای موفقیت در لیسنینگ تافل، در کنار دانش زبانی، باید مهارت‌هایی چون یادداشت‌برداری سریع و موثر، تمرکز حین شنیدار، پیش‌بینی جریان صحبت و مدیریت زمان را در خود تقویت کنید. توصیه می‌کنیم به منابع صوتی متنوع انگلیسی (پادکست‌های علمی، اخبار، سخنرانی‌های آنلاین مانند TED Talks و فایل‌های صوتی تمرینی تافلگوش کنید و خود را در معرض لهجه‌ها و موضوعات گوناگون قرار دهید. هنگام تمرین، محیط آزمون را شبیه‌سازی کنید: مثلا فایل صوتی را فقط یکبار پخش کنید و خود را عادت دهید که حتی اگر بخشی را متوجه نشدید وحشت نکنید و به شنیدن ادامه دهید. به یاد داشته باشید که پاسخ نادرست نمره منفی ندارد؛ پس در روز آزمون به همه سوالات پاسخ دهید حتی اگر مطمئن نیستید.

 

در پایان، مدیریت استرس و حفظ آرامش در جلسه آزمون بسیار مهم است. با آمادگی قبلی و تکنیک‌های آموخته‌شده، می‌توانید بخش لیسنینگ را با اطمینان پشت سر بگذارید. امیدواریم مطالب این راهنما به شما در کسب نمره دلخواه در بخش شنیداری تافل کمک کند. موفق باشید!

 

شاید مقالات زیر هم برای شما مفید باشند:

 

 

 برای دسترسی به جدیدترین نمونه سوالات آزمون اصلی تافل (نئو و تی پی او) وارد سایت تست هلپر شوید.


سوالات متداول

  • بخش لیسنینگ تافل چند سوال دارد و چقدر طول می‌کشد؟

    در فرمت جدید تافل iBT، بخش لیسنینگ شامل حدود ۲۸ سؤال است که از ۵ فایل صوتی (۳ لکچر و ۲ مکالمه) طرح می‌شوند. مدت زمان پاسخ‌دهی به این بخش تقریباً ۳۶ دقیقه است. البته این زمان شامل گوش دادن و پاسخ دادن به همه سوالات هر فایل می‌شود. بعد از اتمام زمان هر بخش، به طور خودکار به بخش بعدی آزمون می‌روید.

  • آیا می‌توانم هنگام گوش دادن یادداشت‌برداری کنم؟

    بله، حتماً! شما مجاز هستید در طول گوش دادن به مکالمه‌ها و سخنرانی‌ها یادداشت بردارید. در واقع شدیداً توصیه می‌شود نکات کلیدی، اعداد، اسامی خاص و جزئیات مهم را یادداشت کنید چون پس از پخش صوت، متن آن در دسترس شما نخواهد بود. یادداشت‌ها به پاسخ‌دهی دقیق‌تر شما کمک می‌کنند.

  • هر فایل صوتی چند بار پخش می‌شود؟

    هر فایل صوتی (چه مکالمه و چه سخنرانی) فقط یک‌بار پخش می‌شود. شما امکان توقف، بازپخش یا شنیدن مجدد را ندارید. بنابراین باید از همان دفعه اول با دقت گوش کنید. آزمون به گونه‌ای طراحی شده که با یک بار گوش کردن بتوان به سؤالات پاسخ داد، مشروط بر اینکه تمرکز کافی داشته باشید و نکات مهم را بگیرید.

  • آیا می‌توانم بین سوالات لیسنینگ به عقب برگردم یا آنها را رد کنم؟

    خیر. برخلاف بخش Reading که امکان بازگشت به سوالات قبلی را داشتید، در بخش Listening پس از پاسخ دادن یا رد کردن هر سوال، دیگر نمی‌توانید به آن برگردید. سؤالات هر مکالمه یا سخنرانی را باید به ترتیب همان‌طور که ظاهر می‌شوند پاسخ دهید. امکان رد کردن (skip) هم وجود ندارد، چون ترتیب سوالات ثابت و غیرقابل تغییر است.

  • اگر قسمتی از صوت را متوجه نشوم چه باید بکنم؟

    اولاً آرامش خود را حفظ کنید. حتی داوطلبان قوی هم ممکن است یک جمله را از دست بدهند. سعی کنید بر ادامه‌ی صحبت تمرکز کنید تا کلیت بحث را از دست ندهید. معمولاً پاسخ بسیاری از سوالات وابسته به درک ایده‌های کلی و نکات کلیدی است نه تک‌تک کلمات. اگر جزئیاتی را متوجه نشدید، از روی متن کلی و لحن گوینده حدس بزنید. در نهایت هنگام پاسخ‌دهی، بهترین حدس خود را بزنید چون جواب ندادن بهتر از غلط پاسخ دادن نیست (در تافل نمره منفی وجود ندارد).

  • آیا لهجه‌های غیربومی (مثلاً لهجه بریتانیایی یا استرالیایی) هم در لیسنینگ تافل شنیده می‌شود؟

    بله. اکثر فایل‌های صوتی با لهجه استاندارد آمریکایی هستند، اما بنا بر اعلام ETS، ممکن است سخنرانی‌ها یا گفتگوهایی با لهجه‌های بریتانیایی، استرالیایی یا نیوزیلندی نیز در آزمون بیاید. این به این دلیل است که در محیط‌های دانشگاهی واقعی هم احتمال مواجهه با افراد از کشورها و لهجه‌های مختلف وجود دارد. بنابراین بهتر است خود را به لهجه‌های گوناگون عادت دهید (مثلاً با گوش دادن به اخبار BBC برای لهجه بریتیش).

  • مکالمات بخش لیسنینگ درباره چه موضوعاتی هستند؟

    مکالمات (Conversations) معمولاً درباره امور روزمره دانشگاهی‌اند. برای مثال گفتگو میان دانشجو و استاد درباره یک تکلیف یا نمره، دانشجو و مسئول خوابگاه درباره مشکل اتاق، دانشجو و کتابدار درباره یافتن یک منبع در کتابخانه. موضوع این مکالمات غیرآکادمیک ولی مربوط به زندگی دانشجویی است. هدف این است که توانایی شما در درک و پیگیری گفت‌وگوهای روزمره در محیط دانشگاه سنجیده شود.

  • آیا برای پاسخ به سوالات لیسنینگ فرصت کافی خواهم داشت؟

    بله، زمان‌بندی به صورتی تنظیم شده که اغلب داوطلبان وقت کافی برای خواندن و پاسخ به گزینه‌ها داشته باشند. پس از پایان هر فایل صوتی، زمان مشخصی (حدود ۲۰ ثانیه برای هر سوال) به شما داده می‌شود. مدیریت این زمان مهم است. اگر جواب را می‌دانید فوراً علامت بزنید و به سوال بعد بروید. اگر مطمئن نیستید، حدسی معقول بزنید و رد شوید – فرصتی برای برگشت نیست. معمولاً برخی سوالات (مثل سوالات واژگان یا جزئیات ساده) سریع‌تر پاسخ داده می‌شوند و وقت اضافه می‌آورید، در حالی که سوالات سخت‌تر (مانند استنباطی یا جدول) زمان بیشتری می‌گیرند. با تمرین، حس بهتری نسبت به زمان‌بندی پیدا خواهید کرد.

  • نمره‌دهی بخش لیسنینگ چگونه است؟ آیا هر سؤال ارزش برابری دارد؟

    بله، در تافل iBT تمام سوالات لیسنینگ ارزش مساوی دارند مگر اینکه در دستورالعمل سوال صریحاً گفته شود سوال ۲ امتیازی است (مثلاً در سوالات دوگزینه‌ای اگر دو جواب صحیح باشد، معمولاً برای گرفتن امتیاز آن سوال باید هر دو را درست انتخاب کنید). تعداد پاسخ صحیح شما (Raw Score) تبدیل به نمره مقیاس‌شده ۰ تا ۳۰ می‌شود. خبر خوب این است که پاسخ غلط نمره منفی ندارد، بنابراین تعداد پاسخ صحیح مهم است نه نسبت درست به غلط. معمولاً برای گرفتن نمره کامل (۳۰) لازم نیست صددرصد سوالات را درست جواب دهید؛ تبدیل نمره کمی انعطاف دارد و ممکن است با ۹۰٪ پاسخ صحیح هم نمره ۳۰ بگیرید. این تبدیل بر اساس سختی آزمون آن روز انجام می‌شود.

  • بهترین راه تقویت مهارت لیسنینگ برای تافل چیست؟

    راه‌های مختلفی وجود دارد اما مهم‌ترین اصل قرار گرفتن مداوم در معرض شنیدن انگلیسی است. به پادکست‌ها و برنامه‌های خبری انگلیسی گوش کنید، فیلم‌ها و سریال‌ها را (در حد امکان بدون زیرنویس) ببینید و سعی کنید خلاصه آنچه شنیده‌اید را بازگو کنید. منابع آموزشی تافل مانند TPO (TOEFL Practice Online) بسیار مفیدند چون دقیقاً فرمت آزمون را دارند. تکنیک‌های موثر شامل یادداشت‌برداری فعال حین گوش دادن، تمرکز بر کلمات کلیدی و سیگنال‌ها (مثلاً فهمیدن که گوینده در حال مثال زدن است)، و گوش دادن تعاملی است – یعنی حدس بزنید جمله بعدی ممکن است چیست یا گوینده چه موضعی دارد. همچنین لهجه‌های مختلف را تمرین کنید تا گوش شما عادت کند. با برنامه‌ریزی منظم و تمرین روزانه (حتی ۲۰ تا ۳۰ دقیقه گوش دادن مفید)، پیشرفت چشمگیری در درک شنیداری خود مشاهده خواهید کرد.